کنکور عقب افتاد. از الان ۸ هفته فرصت دارم مطالب رو جمع و جور کنم، اما دیگه واقعا به روغن‌سوزی افتادم. تو این مدت تمام مقاله‌هام اکسپت شدن ^_^ یکی شب ولادت امام حسین (علیه‌السلام)، یکی روز سوم شعبان و آخری هم دیروز (ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها) پذیرفته شد. امسال می‌تونم سینه سپر کنم و با دست پر برم مصاحبه :دی

دیروز صبح ایمیل اکسپتنس مقاله‌ای که با دکتر ز. نوشتیم اومد. فکر می‌کردم با دریافت این ایمیل بشدت خوشحال و آروم بشم، اما نشدم! در واقع از دیروز دارم به دلایل نامعلومی اشک می‌ریزم!! :| شاید بخاطر تمام فشاری که طی این مدت تحمل کردم؛ شاید بخاطر اینکه دیگه دکتر ز. رو نمی‌بینم؛ شایدم از ذوق اینکه خیلی بی چون و چرا اکسپتش کردن و قال قضیه برای همیشه کنده شد :)

تو اینستا یه روسری خوشگل دیدم، دلم می‌خواد سفارش بدم ^_^ ببینم اوضاع پولی چطوره. شاید خرید کنم حالم بهتر بشه ;)


مثلِ تمومِ عااالم...

^ ,دیروز ,شاید ,تمام ,بخاطر ,کنم ,^ ^ ,دکتر ز ,شاید بخاطر ,این مدت ,طی این

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خرید کد ussd اختصاصی فروشگاه فایل shihin00 noora77 دست‌نوشته‌های دو دوست نرم افزار novinrasamec مقاله تلویریون xn--lgbcjujbibf7rd46dr5a مطالب اینترنتی